كتابشناسي. كتابشناسي يا كتابنامه معادل واژه انگليسي بيبليوگرافي و به معني تشريح، تفسير، توصيف، و بررسي كتاب است. پيشينه اين اصطلاح كه ريشه يوناني دارد تقريبآ به 2500 سال پيش ميرسد (:10 ج 2، ص 1135). كتابشناسي از منابع مرجع رديف دوم است و به مجموعه اطلاعات كتابشناختي (نام نويسنده، عنوان، مترجم، محل انتشار، ناشر، تاريخ انتشار، تعداد صفحات يا قيمت كتاب) آثار چاپي، غيرچاپي، و نسخههاي خطي و گاه تحليلي اطلاق ميشود و با نظم خاصي به قصد استناد و ارائه اطلاعات تهيه ميگردد (:3 89؛ :4 5؛ :12 ذيل "كتابنامه"؛ :20 ج 1، ص 30؛ :22 ذيل واژه).
كتابشناسي صورت يا سياههاي منظم از آثار مكتوب يك نويسنده و يا يك موضوع خاص است كه داراي يك يا بيش از يك ويژگي مشترك است مانند زبان، شكل، زمان انتشار، و جز آن (:23 ذيل واژه).
ون هوزن[1] و والتر كتابشناسي را "علم" و در معناي وسيع "علم كتابها" تعريف كردهاند. نظير چنين اطلاقي را در ميان آثار محققان عرب نيز ميتوان يافت؛ آنان كتابشناسي را به "علمالكتب" تعبير كردهاند. اِسديل و كلاپ كتابشناسي را داراي دو بُعد علمي و فني ميدانند. كلاپ معتقد است كتابشناسي از نظر علمي پيكرهاي منتظم از دانش بشري است كه به كتابها از تمام جهات و جوانب مينگرد (خواه بهعنوان واحدهاي فيزيكي و خواه وسيلهاي براي انتقال افكار و عقايد). از بُعد فني نيز كتابشناسي شامل مجموعه فعاليتهايي است كه به گردآوري، تنظيم، و ارائه اطلاعاتي درباره كتابها منجر ميشود (:6 209؛ :18 ج 3، ص 674).
درگذشته، كتابشناسي را مترادف با فهرست ميدانستند، اما امروزه فهرست به سياههاي از نام و مشخصات مواد كتابي يا غيركتابي مجموعه يك يا چند كتابخانه گفته ميشود، در حالي كه كتابشناسي مجموعه كتابخانه خاصي را مدنظر ندارد (:13 47؛ :14 34).
رانگاناتان* سندپردازي را مترادف با كتابشناسي ميداند، با اين توضيح كه وظيفه تحليل جزئيات مطالب مندرج در مقالات، نشريات، تنظيم كتابشناسيها، خدمات مرجع، و تكثير ماشيني مطالب مورد نياز خوانندگان را در حوزه فعاليت سندپردازي شناخته است. وي تهيه كتابشناسيها را يكي از خدمات سندپردازي ميداند(:11 14).
در عصر حاضر، حجم انتشارات بهصورتهاي گوناگون، بهحدي است كه براي پژوهشگران دستيابي به منابع مورد نياز بدون بهرهگيري از منابعي نظير كتابشناسيها، نامحتمل و چه بسا غيرممكن است. از اينرو، كتابشناسيها از ابزار مهم تحقيق، و كليد پژوهشهاي علمي محسوب ميشوند(5:15-7).
تاريخچه. در غرب نخستين كتابشناسي توسط جالينوس، پزشك يوناني، در سده دوم ميلادي با عنوان >كتاب كتابهاي من< تهيه شد كه در دو جلد آثار وي را دربر ميگرفت و نوعي كتابشناسي اختصاصي محسوب ميشد. در 731م.، بيد[2] كتاب >تاريخ كليسايي مردم انگليس< را منتشر كرد و در آخر آن شرح حالي از خود همراه با صورتي از آثارش را درج كرد (:14 35؛ :19 ج 2، ص 196).
با اختراع صنعت چاپ امكان چاپ كتاب در نسخههاي زياد بهوجود آمد و كتاب سريعتر و ارزانتر در اختيار اهل علم قرار گرفت، از اينرو، نظام آموزشي دگرگون شد و كتابخانهها به سرعت گسترش يافتند و نياز به تهيه كتابشناسي نيز بيشتر احساس شد. يوهانس تريتايم در 1494 كتاب> نويسندگان كليسايي< را نوشت كه آثار هزار نويسنده كليسايي بود، سپس كنراد گسنر*، طبيعيدان سوئيسي، در 1545>كتابشناسي جهاني< را انتشار داد كه فهرست پانزده هزار كتاب لاتيني، عبري، و يوناني به ترتيب الفبايي اسم مؤلف بود.
در 1548 جان بيل، كتابنامهاي مشتمل بر آثار نويسندگان انگليسي منتشر كرد كه ميتوان آن را نخستين كتابشناسي ملي به حساب آورد. پس از آن در 1548 فرانسوا دو لا كروئا[3] > كتابشناسي فرانسوي<، و در 1633 گابريل نوده* >كتابنامه سياسي< را منتشر كردند (:19 ج 2، ص 196؛ :24 ج 2، ص 409-410).
تدوين فهرست كتابخانه در ميان مسلمانان سابقهاي بسيار قديمي دارد. ابن خلدون مينويسد كه اسامي ديوانهاي شاعران در كتابخانه قرطبه در عهد امويان اندلس، بالغ بر 880 صحيفه بوده است. در 377ق. ابن نديم*، كتابنامهاي با نام الفهرست* به عربي تدوين كرد كه از قديميترين كتابشناسيهاي جهان اسلام است (:13 47-48). در سده يازدهم هجري، حاجي خليفه* ملقب به كاتب چلبي (1017-1067 ق.) كتاب كشف الظنون عن اسامي الكتب و الفنون را در پنج فصل منتشر كرد. اين كتاب الفبايي است و حاوي اسامي كتابهاي اسلامي و شرح احوال مؤلفان آنهاست كه اكثرشان را حاجي خليفه در كتابخانههاي استانبول و دمشق ديده و يادداشت كرده است (:10 ج 2، ص 1135؛ :14 37، 39). سپس اسماعيل پاشا بغدادي* در فاصله سالهاي 1951-1955 كتابشناسي هديهالعارفين را در دو جلد و بهترتيب اسامي مؤلفان منتشر كرد (:14 37، 39).
كتابشناسي مشهور شيعي، الذريعه الي تصانيف الشيعه تأليف آقابزرگ طهراني* است. اين اثر در 26 جلد، حدود پنجاه هزار كتاب فارسي، عربي، تركي، و اردو را كه نويسندگان شيعي مذهب تأليف يا تصنيف كردهاند، دربر ميگيرد. الذريعه به ترتيب الفبايي عنوان تنظيم شده و براي هر كتاب علاوه بر مشخصات كتابشناختي يادداشت كوتاهي نيز به عربي تهيه و منظور شده است (:10 ج 2، ص 1136؛ :14 40-41). در 1918 يوسف سركيس گردآوري معجم المطبوعات العربيه و المعربه را آغاز كرد كه در برگيرنده عناوين كتابهاي چاپي عربي از آغاز چاپ تا 1919 است (:10 ج 2، ص 1136).
خانبابا مشار* (1279-1359ش.) فهرست كتابهاي چاپي فارسي را بر اساس عنوان كتابها تنظيم كرد كه يك كتابشناسي گذشتهنگر بود و مشخصات 000,14 كتاب چاپي فارسي را دربرميگرفت. جلد اول آن در 1337، توسط بنگاه ترجمه و نشر كتاب، و جلد دوم در 1348 به چاپ رسيد. وي در 1344 كتابشناسي ديگري را باعنوان فهرست كتابهاي چاپي عربي ايران به چاپ رساند كه حاوي كتابهاي عربي چاپ ايران و ساير ممالك از سال 1340ق. به بعد است و بر اساس عنوان كتابها بهصورت الفبايي تنظيم شده است (:14 42-44).
اهداف كتابشناسي. بهطور كلي كتابشناسيها به يكي از سه منظور زير تهيه ميشوند: 1) تهيه سياههاي از آثار درباره يك موضوع، يا يك مكان، و يا يك شخص؛ 2) تهيه سياههاي از آثاري كه بتوانند جوابگوي پرسش خاصي باشند؛ و 3) تعيين محل دستيابي و بازشناسي آثار خاص (:14 79؛ :21 ج 1، ص 57).
جس شرا* نيز كاربرد كتابشناسي را داراي سه هدف ميداند: 1) برقرار كردن رابطه اطلاعاتي و علمي ميان اعضاي يك گروه، )2 برقرار كردن رابطه ميان گروههاي مختلف، و 3) برقرار كردن رابطه گروهها با افرادي كه نظريهها و فرضيههاي علمي را در عمل و در نهايت در ميان عامه مردم پياده ميكنند. اين نوع ارتباط علمي منجر به ايجاد رابطه مشابهي در مواد اطلاعاتي ميشود كه ميتوان آن را رابطه تداخلي ناميد (:6 217-218).
كاربردها. كتابشناسيها داراي كاربردهاي بسياري هستند كه عمدهترين آنها عبارتند از: 1) وسيلهاي براي انتخاب كتاب و ديگر منابع در زمينه مورد نظر، 2) وسيله گردآوري اطلاعات كتابشناسي نوشتههاي مربوط به يك موضوع خاص، 3) وسيلهاي براي بهرهگيري بهتر از دانش موجود و تجربههاي ديگر جوامع، و 4) وسيلهاي براي اعتلاي سطح كيفي پژوهشها (:17 9).
اهميت و ضرورت. اهميت كتابشناسي و كاربرد آن در پژوهش، از مسائل مورد قبول همگان است. كمتر پژوهشي بدون تكيه بر منابع و آثاري كه در آن زمينه نوشته شده است به سامان خواهد رسيد. كتابشناسي به تعيين موضوع و حدود و ثغور آن هم كمك ميكند. از همين رو، پس از انتخاب موضوع پژوهش، اساسيترين مسئله، مراجعه به منابع براي گردآوري اطلاعات است. بنابراين، هر پژوهشگري براي به سامان رساندن پژوهش خود به مطالعه و بازبيني كليه آثار مربوط به موضوع موردنظر نياز دارد. آگاهي از آنها افزون بر افزايش غناي پژوهش، از به هدر رفتن فرصتها و دوبارهكاريها پيشگيري ميكند (:7 34؛ :15 7).
ساموئل جانسون ميگويد: دانش بر دو قسم است: يكي آنچه كه ميدانيم، و ديگر آنچه كه تنها ميدانيم در كجا ميتوان اطلاعاتي دربارهاش يافت (:9 36). براي تحقيق درباره يك موضوع مشخص، نخستين كار، شناسايي منابعي است كه در آن موضوع بحث ميكنند.
شيوه تنظيم. تنظيم كتابشناسي ميتواند به يكي از صورتهاي زير باشد: 1) تنظيم الفبايي، بر اساس نام مؤلفان كتابها، مانند كتابشناسي دهساله ايرج افشار، و يا بر اساس عنوان كتابها، مانند فهرست كتابهاي چاپي فارسي خانبابا مشار، يا بر اساس موضوع كتابها (:1 90)؛ 2) تنظيم ردهاي، كه در آن ردههاي دانش بشري بهصورت الفبايي تنظيم ميشود، مانند >كتابشناسي جهاني كتابشناسيها< اثر بسترمن، و يا بر اساس يكي از نظامهاي ردهبندي تنظيم ميگردد، مانند كتابشناسي ملي ايران كه بر اساس ردهبندي دهدهي ديويي تنظيم شده، و يا كتابهاي هر موضوع خاص كه بر اساس نام مؤلفان الفبايي ميشوند (:2 166؛ :16 19)؛ 3) تنظيم تقويمي يا تاريخي، كه كمتر مورد استفاده قرار ميگيرد و براي مقاصد معيني چون صورت كتابهاي قديمي و نسخههاي خطي بهكار ميرود، مانند اثر چارلز استوري در مورد كتابهاي فارسي و يا >كتابشناسي جالينوس <(:13 52؛ :14 78).
در فرهنگ اسلامي تقريبآ همه كتابشناسيها بهترتيب عنوان كتابها مرتب شدهاند و اين سنت رايج مشرق زمين بوده است، ولي در كشورهاي اروپايي معمولا كتابها را به اسم مؤلف آنها ميشناسند و، از همينرو، در فهرستها و كتابشناسيهاي اروپايي، نام مؤلف؛ و در كتابشناسيهاي مشرق زمين، عنوان كتاب سرشناسه قرار ميگيرد. شيوه تنظيم كتابشناسي بر اساس عنوان كتاب را ميتوان در فهرست كتابهاي چاپي فارسي مشار مشاهده كرد (:14 42-43؛ 15: 6).
انواع. كتابشناسيها را ميتوان بر اساس ملاكهاي مختلف به شرح زير تقسيمبندي كرد:
1. هدف. از اين لحاظ كتابشناسيها چهار نوعند: الف) كتابشناسي انتقادي، كه در آن علاوه بر مشخصات اصلي كتاب، محتواي كتاب نيز بهطور خلاصه طرح، ارزيابي، و نقد ميشود (:8 ذيل "كتابشناسي انتقادي"؛ :3 91؛ :18 ج 3، ص 677). اين كتابشناسي به معناي علمي، مترادف با كتابشناسي تحليلي و تاريخي است (:14 46؛ :16 19)؛ ب) كتابشناسي توصيفي، كه در آن علاوه بر مشخصات اصلي كتاب و وصف آن، نوع كاغذ، جلد و چاپ، تصاوير، و ديگر جنبههاي آن ذكر ميشود و در مورد كتب معمولي چاپي، موضوع و محتواي كتاب نيز بهطور خلاصه معرفي ميشود (:4 10؛ :6 212). كتابشناسي توصيفي را پلي به سوي نقد ادبي ميدانند؛ ج) كتابشناسي تحليلي، كه با بررسي دقيق مسائل مربوط به تأليف، نشر، و تعدد و تنوع نسخ، اطلاعاتي درباره ويژگيهاي فيزيكي كتابها ارائه ميكند. همچنين از طريق مطالعه متون، شواهدي ميآورد و به تعيين و تشخيص هويت كتابهايي ميپردازد كه بدون ذكر نام مؤلف يا نامهاي مستعار تأليف شدهاند (:6 212-213)؛ و د) كتابشناسي پديدآور، سياههاي از آثار نويسنده و نيز كتابها و مقالههايي را كه درباره وي نوشته ميشود، گردآوري ميكند، مانند كتابشناسي حافظ و كتابشناسي صادق هدايت (:4 8؛ :14 ؛53 :16 20؛ :20 ج 1، ص 30). اين نوع كتابشناسي، نوعي كتابشناسي انتقادي نيز محسوب ميشود، زيرا علاوه بر اطلاعات كتابشناختي هر اثر، ممكن است نقد و تحليل آثار نيز در آن بيايد (:3 92).
2. قلمرو جغرافيايي. كتابشناسيها از اين حيث به سه گونه، بهشرح زير تقسيم ميشوند: الف) كتابشناسي منطقهاي، كه بدون توجه به زبان، زمان، شكل، و يا موضوع، كليه انتشارات يك منطقه جغرافيايي خاص، بهطور مثال خاور ميانه، اروپا، يا امريكاي لاتين را دربر ميگيرد. پارهاي از كتابشناسيهاي تجاري و فهرستهاي حراج كتاب به كتابشناسي منطقهاي بسيار نزديكند. فهرست درهمكرد كتاب، نمونه يك كتابشناسي تجاري منطقهاي است (:4 17؛ :14 48)؛ ب) كتابشناسي ملي، كه فهرست آثار منتشر شده اعم از آثار مكتوب يا ديداري و شنيداري را در يك كشور يا يك زبان ارائه ميدهد، و ممكن است جاري يا گذشتهنگر باشد. كتابشناسيهاي ملي* در هر كشور عمومآ توسط كتابخانه ملي تدوين و منتشر ميشوند؛ و ج) كتابشناسي جهاني، كه شامل كليه كتابهاي جهان كه از آغاز تاكنون چاپ و منتشر شده و يا در آينده نزديك انتشار خواهند يافت، ميشود بي آنكه به زبان، قلمرو جغرافيايي، موضوع يا شكل محدود شود. در شرايط كنوني كتابشناسي جهاني نه براي مواد چاپي و نه براي مواد غيرچاپي وجود ندارد. فدراسيون بينالمللي اطلاعات و سندپردازي (فيد)* اقداماتي در اين زمينه انجام داده است،اما بهعلت انبوه مدارك و كتاب، و نيز گراني هزينه گردآوري، اين طرح عملي نشد. فدراسيون بينالمللي انجمنها و مؤسسات كتابداري (ايفلا)* نيز دفتري براي كنترل كتابشناختي جهاني در كتابخانه موزه بريتانيا داير كرده است (:4 16؛ :20 ج 1، ص 30).
3. دامنه موضوعي. از اين ديدگاه دو نوع كتابشناسي را ميتوان نام برد: الف) كتابشناسي عمومي، كه در آن بدون در نظر گرفتن نويسنده، موضوع، كشور يا زماني خاص، كتابها را در سياهه وارد ميكند (:5 52؛ :16 20) و در آن كتابهاي منتشر شده در موضوعات، زمانها، و شهرهاي مختلف فهرست ميشود. چنين اثري شامل چندين مجلد است (:3 91) كه معمولا كتابداران، ناشران، و كتابفروشيها از آن استفاده ميكنند، مانند فهرست كتابهاي چاپي فارسي و الذريعه الي تصانيف الشيعه (:14 51)؛ و ب) كتابشناسي موضوعي يا تخصصي، كه سياهه يا صورتي از موادي است كه در يك زمينه موضوعي خاص تأليف و منتشر شدهاند. كتابشناسي شيمي و كتابشناسي هنر نمونههايي از اين نوع كتابشناسي هستند. "كتابشناسي كتابشناسيها" هم نوعي كتابشناسي موضوعي است كه در آن كتابشناسيهايي كه در يك زبان با تنظيم الفبايي، تاريخي، يا موضوعي به شيوه توصيفي، تحليلي، يا انتقادي در زمينهها و موضوعات گوناگون تأليف شده، فهرست و معرفي ميشود و گاه مؤلف به تفاوتها و امتيازهاي كتابشناسيهاي مختلف اشاره ميكند. فهرستنامه كتابشناسيهاي ايران و >كتابشناسي جهاني كتابشناسيها<، اثر بسترمن نمونههايي از اين نوع هستند (:3 92؛ :14 64-65؛ :16 21؛ :21 ج 1، ص 61).
4. انتفاعي بودن. از اين منظر كتابشناسيها به دو گروه تقسيم ميشوند: الف) كتابشناسي تجاري، اين نوع كتابشناسي سياههاي از آثار چاپي ناشران را كه براي فروش موجود هستند، منتشر ميكند (:16 20؛ :21 ج 1، ص 60). اين كتابشناسي را يك ناشر يا يك مؤسسه واردات و توزيع و فروش كتاب براي آگاهي خريداران و همكاران خود منتشر ميكند كه گاه جداگانه و بهصورت فهرستي مستقل چاپ و نشر ميشود، و گاه نيز در قسمت بررسي و نقد كتاب در مجلههاي ادبي و پژوهشي بهچاپ ميرسد (:3 92). مانند فهرست انتشارات خوارزمي در ايران و >بوكس اين پرينت (بي.آي.پي.)<[4] در امريكا، نمونههايي از اين نوع كتابشناسي هستند؛ و ب) كتابشناسي غيرتجاري، كه كتابخانهها و مراكز اطلاعرساني براي استفاده محققان و مراجعان تدوين و منتشر ميكنند مانند كتابشناسي ملي ايران (:16 20).
5. شمول. از اين لحاظ كتابشناسيها به دو دسته تقسيم ميشوند: الف) كتابشناسي جامع، سياههاي از كليه آثار منتشر شده در زمينه (عمومي يا اختصاصي) است. در شرايط فعلي، كتابشناسي جامع با حذف يك يا چند عامل تهيه ميشود، مانند فهرست كتابهاي چاپي فارسي مشار، كه يك كتابشناسي جامع عمومي از كتابهاي چاپي فارسي است، زيرا محدوديت زباني در تهيه و تدوين آن رعايت شده است (:14 59)؛ و ب) كتابشناسي گزينشي (برگزيده)، كه برگزيدهاي از نوشتههاي يك موضوع را كه معمولا براي گروههاي خاصي تهيه ميشود، در سياهه وارد ميكند (:16 21). اين گزينش ممكن است بر اساس شناخت جامعي از كتابهاي يك موضوع باشد، و انتخاب بهترين آنها بهدليل محدود بودن دسترسي مؤلف و آگاهي محدود او، فقط درباره كتابهايي باشد كه معرفي آنها را مقدور و مفيد يافته است. فهرست كتابهاي مفيد و مناسب براي كودكان از انتشارات شوراي كتاب كودك* نمونهاي از اين نوع كتابشناسي است(:3 92).
6. زمان. از اين ديدگاه كتابشناسيها به دو دسته تقسيم ميشوند: الف) كتابشناسي جاري، صورت كتابهايي است كه همزمان يا نزديك به تهيه كتابشناسي انتشار يافته باشد. اين كتابشناسيها بهصورت هفتگي، ماهانه، فصلي، يا سالانه منتشر ميشوند. كتابشناسيهاي مندرج در نشريات ادواري از جمله مجله نشر دانش نمونه اين نوع كتابشناسي است (:4 21؛ :14 53؛ :16 21)؛ ب) كتابشناسي گذشتهنگر، كه فهرست كتابهايي است كه در يك دوره معين و در زمان گذشته منتشر شدهاند، مانند كتابشناسي دهساله ايران (:4 22؛ :14 55؛ :16 21)؛ و ج) كتابشناسي آيندهنگر، اين نوع كتابشناسي كتابهايي را در سياهه وارد ميكند كه در آينده نزديك انتشار مييابد. فهرست ناشران و كتابشناسيهاي تجاري نمونه روشني از اين نوع كتابشناسي است، مانند كتاب هفته (:4 ؛22 :16 21).
7. اطلاعات كتابشناختي. كتابشناسيها از لحاظ اطلاعات به دو دسته تقسيم ميشوند: الف) كتابشناسي گزارماني، كه در آن خلاصه كتاب منتشر شده در چند سطر بعد از اطلاعات كتابشناختي اثر، درج ميشود. كتابنامه كتابداري كه در 1352 منتشر شده است، نمونهاي از اين نوع كتابشناسي است (:14 59)؛ و ب) كتابشناسي غيرگزارماني، كه در آن فقط اطلاعات كتابشناختي درج ميشود، مانند كتابشناسي دهساله ايران 1333-1343.
ارزيابي. براي ارزيابي كتابشناسي منتقد بايد به نكات زير توجه كند:
1. دامنه و پوشش كتابشناسي از لحاظ جغرافيايي، تاريخي، نوع، و سطح مواد؛
2. اعتبار تهيهكننده و ويراستار، بهخصوص در مورد كتابشناسيهاي گزينشي و انتقادي كه به بررسي كتابها پرداختهاند؛
3. چگونگي تنظيم مدخلها و تناسب آن با اهداف كتابشناسي؛
4. ميزان اطلاعات هر مدخل؛
5. وجود وسايل كمكي براي بازيابي اطلاعات، مانند انواع نمايهها؛
6. فاصله انتشار و شمارههاي درهمكرد كتابشناسي از حيث قديمي و كهنه نبودن آن؛
7. شكل ظاهري (نحوه صفحهآرايي، صحافي، نوع كاغذ، و مانند آن)؛ و
8. ارتباط با كتابشناسيهاي موجود و توجه به تكراري نبودن اثر (:14 79-82؛ :16 21-22؛ :21 ج 1، ص 62-63).
مآخذ: 1) "آنها بهجاي آدمها با كتابها زندگي ميكنند: بحثي پيرامون كتابداري و كتابداران". سروش. س. هجدهم، 809 (آبان 1375): 84-91؛ 2) ابرامي، هوشنگ. شناختي از دانششناسي. بهكوشش رحمتالله فتاحي. تهران: نشر كتابدار، 1378؛ 3) انوار، پروين (استعلامي). مأخذشناسي و استفاده از كتابخانه. ويرايش 4. تهران: زوار، 1375؛ 4) برومند، فيروزه. راهنماي تدوين كتابشناسي. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، سازمان مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي، 1368؛ 5) حرّي، عباس. مراجع و بهرهگيري از آنها. تهران: مركز اسناد فرهنگي آسيا، 1356؛ 6) همو. "وحدت در كتابشناسي". نامه انجمن كتابداران ايران. دوره نهم، 2 (تابستان 1355): 207-219؛ 7) رباني، هادي. "كتابشناسيها و مقالهنامههاي عمومي". سروش. س. هجدهم، 809 (آبان 1375): 34-38؛ 8) سلطاني، پوري؛ راستين، فروردين. دانشنامه كتابداري و اطلاعرساني. ذيل "كتابشناسي انتقادي"؛ 9) صبا، محسن. "اهميت كتابشناسي". كتابداري. دفتر چهارم (1352): 35-39؛ 10) قاسم نژاد، علي. "كتابشناسي". دانشنامه ادب فارسي (2): فرهنگنامه ادبي فارسي. ص1135-1136؛ 11) كانيتكار، جي ام. "دكومانتاسيون و علم كتابداري". ترجمه عبدالحسين آذرنگ. اطلاعرساني. س. پنجم، 1 (بهار 1357): 13-15؛ 12) محمديفر، محمدرضا. فرهنگ جامع مرجعشناسي. ذيل "كتابنامه"؛ 13) مرادي، نورالله. "با كتابهاي مرجع آشنا شويم: .1 كتابشناسيها". كتابدار: نشريه انجمن كتابداران ايران. دوره دوم، 1 و 2 (1359): 46-60؛ 14) همو. مرجعشناسي: شناخت خدمات و كتابهاي مرجع. تهران: فرهنگ معاصر، 1374؛ 15) مسرت، حسين. "كتابشناسي، نخستين گام اطلاعرساني". آينه پژوهش. س. پنجم، 5 و 6 (بهمن و اسفند 1373): 4-14؛ 16) مهراد، جعفر. مقدمهاي بر خدمات مرجع عمومي. شيراز: دانشگاه شيراز، 1371؛ 17) نيكنام، مهرداد. كتابشناسي حافظ. تهران: انتشارات علمي و فرهنگي، 1367؛
18) "Bibliography". Encyclopedia of Americana. Vol. 3, PP. 674-677; 19) "Bibliography". Encyclopedia of Britanica. Vol. 2, P. 196; 20) "Bibliography". International Encyclopedia of Information and Library Science. Vol. 1, PP. 30-31; 21) Katz, William. A. Introduction to Reference Work. Vol 1: Basic Information Sources. New York: McGraw-Hill, 1987; 22) Prytherch, Ray. Harrod's Librarians' Glossary of Terms Used in Librarianship, Documentation and the Book Crafts. Seventh Edition. S.V. "Bibliography"; 23) Reitz, Joan M. Online Dictionary for Library and Information Science. S.V. "Bibliography".[On-lin].Available: http://lu.com/odlis/odlis_b. cfm. [12 Apr. 2006]; 24) Stokes, Roy B. "Bibliography". Encyclopedia of Library and Information Science. Vol.2, PP.407-419.
ميترا صميعي
سوالات آزمون استخدام، سوالات آزمون استخدامی ، آزمون استخدامی ، اگهی آزمون استخدامی ، آگهی آزمون استخدامی ، آگهی استخدامی ، اگهی استخدامی کل کشور، اگهی استخدامی کل کشور